و اینک بازگشت دایناسورها یا کفتربازی دیجیتالی !!
پرده اوّل:
داشتم با تبلتم”Angry Birds” بازی می کردم،
بابام اومد کنارم نشست. یه سری تکون داد
و زیر لب گفت : بدبخت! آخرشم کفترباز دیجیتالی شدی!!
( برداشت آزاد)
پرده دوّم :
سازمان های ما به آلزایمر بی تفاوتی دچار شده اند. وللعجب، چنان نشان می دهندکه اوضاع روبراه است و همه چیز طبق برنامه به پیش می رود. چه اینکه کشوری تحریم زده باشیم و یا نباشیم هم فرقی نمی کند. سازمان ها در حال انجام وظایف روتین خود به حیات (نفتی) ! ادامه می دهند. پرسنل وان بعدی هم که بندگان خدا چه کاری از دستشان بر می آید، طبق رسم همیشگی (وروزمرگی گرفتار آمده) سرماه، چند روز این طرف تر، چند روز آن طرف تر حقوق خود را دریافت می دارند و دراین اوضاع ورشکسته اقتصادی با مقایسه خود با دیگران کارآفرین که مشغول دریبل هزینه ها و گیرهای مریض فرآیندی بیمه و مالیات و اداره کار و … هیچ درآمدی را کسب نکرده اند کیف خود را کوک می کنند.
و مدیران هم به باندبازی و حزب داری و ایضاً اختلاس خویش مشغول اند. دریغ از کشیدن دستی برسر حیوانک تحول دیجیتالی، تحول دیجیتالی؟! خخخ!
پرده سوّم :
چند سالی است که به همت دکتر شامی زنجانی (عضوهیئت علمی دانشگاه تهران) و با استفاده از نیروی لوگوی دانشگاه تهران، جشنواره اعطای جوایز تحول دیجیتالی که به زعم ایشان «تحول دیجیتال» است برگزار می شود.
گذشته از نقدی که برتمامیت ذات این رویداد وارد است، آنچه که دل را می آشوبد و ریش می کند، داوطلبان اخذ جایزه است. تعدادی بانک و ارائه دهنده خدمات بانکی و چند موسسه و مرکز آموزشی و خدماتی و السلام.
و البته چون شوربختانه همه سازمان های گیرنده جایزه را چه در افق و چه در عمود فرآیندی اشان دقیق می شناسیم، نیک می دانیم نیت جایزه دهندگان انشاءالله خیر و گیرندگان هم از سرعطش تندیس و گواهینامه نیست. و البته ابراز امیدواری بر رونق هرساله مشتریان جایزه به قصد قربت به تحول دیجیتالی.
حالاغرض از گفتن این پرده شرح حال دایناسورهایی است که نرفته بازگشته اند و درهیئت مدیرانی ظاهر هستند که هیچ روشی را جزء مسلک به سنت گرفتارآمده خویش نمی پسندند و اگرهم اثری از چند کامپیوتر و یک سایت وردپرسی با UX چشم نواز ولی با تجربه UI سردرگم و شاید هم خروار خروار شعار حمایت از استارت آپ و نمایش شتاب دهنده در پوسته مدل کسب و کارشان بود خواهشاً مخاطب باهوشی باشید و فریب ظاهرالصلاح او را نخورید. روح همان دایناسورهایی که در اسلایدهای سال اول نشان دادیم در جسد آنها حلول یافته اند. مطمئن باشید.
پرده چهارم :
من به عنوان دبیر شورای سیاستگذاری کنفرانس حرفه ای تحول دیجیتالی ایران اعتراف می کنم در تأمین محتوای کنفرانس از سال اوّل تاکنون مشکل جدی داریم! چرا؟ چون کارشناسان و نخبگان آی تی کشور ما هنوز برای شناخت تحول دیجیتالی گامی برنداشته اند و البته فقط در تأیید آن سر تکان می دهند.
آنها هر کدام در حوزه تخصصی خود همچون استراتژی، بازاریابی، تحلیل داده، تجربه مشتری، منابع انسانی، آموزش، مالی و حسابداری، پردازش فرآیند و … ربط تحول دیجیتال را نخواسته اند و سیگنال ها هم نشان از بی تفاوتی و بی علاقگی دراز مدت دارد.
همین جا من پاسخ سؤال: «پس محتوا را چگونه تأمین می کنید؟» را می دهم.! جواب: نقشه راه محتوایی رویداد. در این مدل پس از ترسیم و مهندسی محورها و مسیرهای موضوعی رویداد که بر پایه شاخص هایی مانند: روندهای جهانی، آخرین یافته ها، دستاوردهای واقعی، رویکرد بومی، بایدها و نبایدهای درونی و بیرونی ساختار می یابد، متخصصان و نخبگان مرتبط با محتوا انتخاب و پس از توجیه کامل به عنوان قطعه ای از پازل کامل کنفرانس معرفی می شوند.
مثال: آقای دکتر احمدزاده یکی از زبدگان عرصه Agile (چابکی) و دواپس کشور است، پس شورای محتوا ایشان رابرای ارائه سخنرانی یا کارگاه در محور «چابکی سازمان با تحقق تحول دیجیتالی» یا حتی « چرا چابکی و دواپس کلید هر تحول دیجیتالی » دعوت می کند.
پرده پنجم :
دوست دارم از نوآوری بیشتر بگوییم.چرا؟ زیرا نوآوری در گرماگرم حضور کاتالیست های فناورانه مثل SMACstock موقعیت بی نظیر برای تحقق دارد.
نوآوری به عنوان مهم ترین رویکرد متآثر از داده و تحلیل محسوب می شود. افزونی سرسام آور حجم اطلاعات در دسترس به شکل دیجیتال و توانمندی کسب و کارها برای به کارگیری بینش های جدید با هدف گرفتن تصمیم های هوشمندانه شخصی سازی شده خود غوغایی است.
در سال های آینده، سازمان های هوشمند برای بهبود یافتن،هوشمندتر شدن و دقیق تر بودن در بسیاری از فعالیت های کلیدی از کلان داده بهره خواهند برد.
به عنوان مثال می توان به استفاده از پیش بینی، استخدام، توسعه افراد،تصمیم گیری درباره ویژه گی های محصول، بهینه سازی فرآیندهای داخلی ،بازاریابی و تبلیغات و سفارشی سازی محصولات و خدمات اشاره کرد.
پس استفاده از کلان داده ها، نوآوری ای است که سازمان را در رقابت های اکوسیستم برنده می کند. اما براستی نگران سازمان هایی باشیم که نوآوری برای پر کردن اوقات فراغتشان هم به کار نمی آید.
پرده آخر: اکسنچر ـ DARQ و پسا دیجیتال !
اکسنچر همین امسال ۲۰۱۹ گزارشی را به عنوان چشم فناوری ۲۰۱۹ (Technology Vision2019) منتشر کرد که تحول دیجیتالی را به مفهومی جدید درگیر کرد. در واقع اکسنچر با مطرح کردن موضوع پسادیجیتالی (Post – Digital) مفهوم پیشرویی از مواجه شرکت های زبده دیجیتالی با آینده تحول خود به چالش کشاند. پسا دیجیتال دنیایی است که خود را متناسب با «هرلحظه»تطبیق می دهد.
و در واقع کسب وکارها با شخصی سازی بیش از حد، واقعیت های فردی را تحت تأثیر قرار می دهند.
در گزارش چشمانداز فناوری شرکت اکسنچر در سال ۲۰۱۹، حدود ۹۴ درصد از ۶ هزار و ۶۰۰ مدیر کسبوکار حوزه فناوری اطلاعات اظهار کردهاند که سرعت نوآوریهای فناورانه در شرکتهایشان در سه سال گذشته شتاب بسیار قابل توجهی گرفته است و به نوعی به دوران پسا دیجیتال نزدیک میشویم.
شرکتهای فناوری اطلاعات هماکنون با سطح جدیدی از انتظارت مصرفکنندگان، کارمندان و شرکای تجاری خود مواجه شدهاند. کسبوکارها از قدرت دیجیتال برای فروش کالا یا خدمات استفاده میکنند و با توجه به نوآوریهای امروزی هزاران روش و انتخاب برای ارائه خدمات یا فروش کالا دارند. با این اوصاف، موفقیت شرکتها هماکنون در گرو این است که هر نیازی از سوی مشتریان خود را پاسخ دهند.
اما همین کسبوکارها در عصر آینده با فشار عظیمتری مواجه خواهند شد، زیرا مشتریان، کارکنان و جامعه کاملا به خواستههای خود واقف هستند. اما این موضوع فرصتهای فوقالعادهای را نیز برای شرکتها فراهم میکند تا بتوانند خدمت مناسب را در زمان مناسب ارائه دهند.در ادامه به پنج روندی که فناوری طی میکند تا ما را به عصر پسا دیجیتال ببرد، اشاره میکنیم:
قدرت دارک
فناوریهای جدید حکم کاتالیزور را برای تغییر به عصر پسا دیجیتال دارند. شرکتها برای اینکه خود را به این دوران برسانند، نیاز به فناوریهای جدید دارند که DARQ نام گرفته و تلفیقی از چند فناوری شامل دفتر کل توزیع شده یا DLT اجماعی از دادههای دیجیتال تکراری، اشتراکگذاری شده و همگام سازی شده که از لحاظ جغرافیایی در جاهای مختلف، کشورها یا موسسات گسترده شده (هوش مصنوعی یا AI، واقعیت گسترده یا XR (تلفیقی از واقعیت افزوده، واقعیت مجازی و مجازی افزوده) و رایانش کوانتومی است.
تا زمانی که این فناوریها به حد اشباع و همگرایی برسند، به کسبوکارها امکان خواهند داد که قابلیتهای دیجیتال خود را هوشمندانهتر و شخصیسازیتر از گذشته ارتقا دهند و به نوعی زندگی و کار مشتریان، کارمندان و شرکای تجاری خود را متحول کنند.
شناخت بهتر
تعاملات مبتنی بر فناوری، هویت جدید تکنولوژیکی به هر مشتری خواهد داد. این کلید درک نسل جدیدی از مشتریان و ارائه خدمات شخصیسازی شده برای تک تک آنهاست و چیزی است که در دوران پسا دیجیتال تجربه خواهیم کرد.
تغییر محلهای کاری
افراد در آینده و در عصر پسا دیجیتال با استفاده از قابلیتهای فناورانه در کنار مهارتها و تجربههای موجود، کارهای جدید راه خواهند انداخت یا در کارهای جدید مشغول خواهند شد. در حال حاضر، شرکتهای باید استراتژیهای فناورانه خود را برای حمایت از واقعیتهای کاری در عصر پست دیجیتال سازگار کنند.
امنیت بالاتر
ارتباطات کسبوکار مبتنی بر اکوسیستم باعث میشود که آنها بیشتر در معرض خطر و ریسک قرار بگیرند. روسای این کسبوکارها میدانند که فقط با همکاری با کل اکوسیستم برای ارائه محصولات، خدمات و تجربیات در سطح بالا، از امنیت بالایی برخوردار خواهند بود.
برآورده کردن بیدرنگ نیازهای مشتریان
فناوری در حال ایجاد دنیایی از تجربههای شخصیسازی شده و بیدرنگ است و شرکتها باید با دوباره سنجی خود، قابلیتها و فرصتهای جدیدی را برای ارائه چنین خدماتی ایجاد کنند. فعلاً تمام. انشاالله در کنفرانس با مجموعه ای دلنواز و وزین اطلاعات و خبرهای خوبی ارائه خواهم داد.
امیرآقایی